۱۳۹۶ آذر ۱۴, سه‌شنبه

قضاییه نظام ۲ - از کلاهبرداری تا شکنجه‌گری

قضاییه نظام ۲ - از کلاهبرداری تا شکنجه‌گری

شکنجه در زندانهای رژیم آخوندی - آرشیو

شکنجه در زندانهای رژیم آخوندی - آرشیو

 


سیدحسن خمینی نوه روح‌اله خمینی اخیراً خاطره‌ای از پدر بزرگ خونخوارش خمینی بیان کرده که به شنیدنش می‌ارزد. سیدحسن می‌گوید: روزی یک بازپرس یک احضاریه برای خمینی فرستاد و او را به دادگاه احضار کرد. علت شکایت یکی از اهالی خرمشهر بود که بابت خراب شدن خانه‌اش در جنگ ضدمیهنی از خمینی طلب غرامت کرده بود. مقامات خواستند بازپرس مربوطه را برکنار کنند اما وقتی خبر به خمینی رسید دستور داد به آن شاکی یک «پولی» بدهند و طوری دست بسرش کنند که دیگر اهالی خرمشهر مراجعه نکنند و در و دروازه منزل خمینی در جماران را از پاشنه در نیاورند. از آن موقع ببعد به‌نظر می‌رسد بر اساس سفارش خمینی آن چنان کاری با شاکی صورت گرفت که دیگر اهالی خرمشهر حتی یک نفر جرأت نکرده است طی این سی و چند سال بعد از جنگ بابت خراب شدن خانه و کاشانه‌اش شکایت به خمینی برد.
تا همینجا باید قبول کنیم که خمینی عجب قضاییه شیرتوشیری بنیاد گذاشت؟ خودش می‌دانست که باید خسارت تمامی مردم جنگ‌زده را بدهد اما همینکه با اولین شاکی روبه‌رو شد آن‌چنان دهان طرف را بست که هنوز پس از گذشت 30 -40سال، صدا از در و دیوار در می‌آید از شاکیان خصوصی در نمی‌آید! چرا؟

چون همین الآن هم هنوز امثال آخوند مقیسه جنایت‌ پیشه بر سرکارند و شاکی و وکیل مدافع را یکسان به زندان و تبعید می‌فرستد! اینها از جمله قضات نسل اول قضاییه نظام هستند که سالها جوانان مردم را به جرم فروش یک روزنامه یا پخش یک اطلاعیه در وسط خیابان کشته‌اند و به این کارشان افتخار هم می‌کنند. شیخ صادق خلخالی در خاطراتش نقل کرده که روزی از نوجوانی یک شماره نشریه مجاهد گرفت و به همین جرم!؟ نوجوان را وسط خیابان با کلتش کشت و به اطرافیانش گفت: با این جانوران باید اینطوری رفتار کرد! حقا که خلخالی و لاجوردی دو نماد حقیقی قضاییه در نظام خمینی هستند.

قضاییه نظام در واقع چیزی بیشتر از یک سلاخ‌خانه نیست سلاخ‌خانه‌یی که قضاتش در قیاس با پرسنل سلاخ‌خانه، به اندازه یکصدم آنها به کار خودشان اشراف تخصصی ندارند.

نمونه‌اش احمد توکلی!
احمد توکلی در ابتدای پیروزی انقلاب 57 به‌عنوان رئیس شهربانی و رئیس کمیته انقلاب اسلامی بهشهر شروع به کار کرد و کمی بعد بدون داشتن کمترین تحصیلات حقوقی به سمت دادیار و بعد هم دادستان انقلاب بهشهر شروع به کار قضایی کرد. وی در قطع اعضای بدن متهمان و اعدام معروف بود و در این تخصص به شهرت بالایی رسید!

مبادا تصور کنید که احمد توکلی یک «فرد» بوده و با سلیقه شخصی خودش به جنایت‌ و قطع اعضای بدن محکومین اقدام می‌کرده. واقعیت آن است قضاییه‌ای که خمینی پی ریزی کرد از همان روزی که وی قدرت را قبضه کرد و بر خر مراد ولایت سوار شد، اساسنامه‌اش را علناً اعلام کرد و گفت: ما خلیفه می‌خواهیم که حد بزند، دست ببرد! و...

از همین روست که اگر فرشته رحمت را هم وارد قضاییه خمینی کنید، یک قدم آنسوتر می‌توانید یک شکنجه‌گر «دبش دوآتشه» تحویل بگیرید! این خاطره را از یکی از آخوندهای همین نظام بخوانید. آخوند ابوالحسن نواب در گفتگویی با تلویزیون نظام در تاریخ 17مرداد 96 گفته:‌
«همون شب اول انقلاب، شهید قدوسی اختیار زندانو داد به من، با چند طلبه دیگه رفتیم اونجا من یک سیلی زدم تو گوش سوخته سرایی قهرمان کشتی بود اونوقت گفتم برو تو زندان بخواب گفت من اگر بخوابم که معلوم نیست چه طور بیدار بشم زدم تو گوشش گفتم حالا برو بخواب صبح رفتم پیش آقای قدوسی گفتم من زدم توی گوش این باید تقاص بکنید تو صف نماز جماعت تو گوش من بزنید که آقای قدوسی گفت با این احتیاط نمی‌تونید کار قوه قضاییه بکنید برو دنبال کار فرهنگی همون وقت تشخیص داد که ما آدمی که مثلاً بزنیم و چیز کنیم نبودیم گفت دیگه برو».

بله! قضاییه آدمی می‌خواست و می‌خواهد که «بزند» و «چیز» کند!



پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر